آرایه ادبی

ساخت وبلاگ

مهمترین آرایه های ادبی در ادبیّات فارسی  عبارتند از: تشبیه . استعاره . کنایه . حقیقت و مجاز .واج آرایی . سجع . موازنه و ترصیع . جناس . اشتقاق . تکرار و تصدیر . مراعات نظیر . تلمیح . تضمین . تضاد .تناقض . حس آمیزی . ایهام .لف و نشر . اغراق
  تعدادی  شرح داده شده:

 1- ردیف : کلمه یا کلمات تکراری که در پایان ابیات به معنای یکسان به کار می روند ، ردیف  می گویند.   آوردن  ردیف در شعر اختیاری است . شعری که دارای ردیف باشد ، به آن مُردّف گفته می شود.  مثال:

ای ساربان آهسته ران ، کارام جانم می رود   وان دل که با خود داشتم ، با دلستانم می رود

2- قافیه : به واژه هایی که در پایان مصراع ها می آید و یک یا چند حرف آخر آن ها مشتــرک  می باشـد. در بیتی که ردیف وجود داشته باشد ، کلمات قافیه قبل از آن می آیند و در بیتی که ردیف نداشته باشد کلمات قافیه در پایان بیت می آیند. آوردن قافیه درابیات  شعر اجباری است.  

 مثال :سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند             همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند

          دل مــن همــی داد گفتـــی گــــوایــــی               کــه بـاشــد مــرا ازتو روزی جدایی


- تشبیه : تشبیه ادّعای همسانی است . اگردو یا چند پدیده را که به نوعی ویژگی ها و صفات  مشتـــرکی داشته باشند به همدیگر مانند کنیم ،از آرایه ی تشبیه استفاده کرده ایم . تشبیه یکی از پر کاربردترین آرایه های ادبی می باشد. 

هر تشبیه از چهار رکن تشکیل می یابد. ارکان تشبیه عبارتند از :

-          مشبّه : چیزی ادّعای تشبیه در آن می شود ، یعنی کلمه ای را که می خواهیم مورد تشبیه قرار دهیم.

-          مشبّه به: کلمه ای است که مشبه را به آن تشبیه می کنیم . و از نظر داشتن صفات از مشبه برتر است.

-          ادات تشبیه: کلماتی که به وسیله آن ها به وجود تشبیه در جمله پی می بریم . از قبیل: مثل ، مانند، چو، شبیه، و ...

-          وجه شبه : صفات  و ویژگی های مشترک بین مشبه و مشبه به را می گویند.

   نکته : مشبه و مشبه به را طرفین تشبیه  می گویند  که باید در تمام تشبیه ها حضــور داشته باشند ، امّا ادات تشبیــــه و وجه شبــه

  می توانند از تشبیه حذف شوند.

   مثال :  دانا چو طبله ی عطّار است ، خاموش و هنر نمای     

دانا ( مشبه) طبله ی عطّار ( مشبه به) چو ( ادات تشبیه) خاموش وهنر نمای( وجه شبه )  

  مثا ل دیگر:     تو  همچون  گل  ز خندیدن لبت با هم نمی آید       روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم  

                          مشبه  ادات    مشبه به             وجه شبه

مراعات نظیر ( تناسب )

اگر گوینده در کلام خویش مجموعه ای از کلمات را بیاورد که به نوعی با هم تناسب و ارتباط داشته باشند ، آن را مراعات نظیر گویند .

نکته : تناسب میان کلمات می تواند از نظر جنس ، نوع ، مکان ، زمان ، همراهی و باشد .

نکته : بیشترین کاربرد مراعات نظیر در شعر است اما گاهی در نثر هم دیده می شود .

مثال : رَوَد شــاخ گـل در بر نیلوفر   بـرقصــد به صـد نـاز، گلنـار ها

( شاخ ، گل ، نیلوفر و گلنار ــــ مراعات نظیر )

نکته : آرایه های مراعات نظیر ممکن است بین دو کلمه یا بیشتر اتفاق بیفتد .

تضاد ( طباق )

آوردن دو کلمه ی متضاد در سخن به گونه ای که سبب زیبایی کلام گردد .

نکته : تضاد هم در شعر و هم در نثر بکار می رود .


صبح1 امید که بُد معتکف پرده ی غیب گو بـرون2 آی که کـار شب1 تار آخر شد

(صبح و شب)   (غیب و برون)

نکته : فعل ها نیز می توانند آرایه تضاد را به وجود آورند .

مثال : پروردگارا ! از خصلت طمع که دنائت آورَد و آبرو ببَرد  .

تلمیح

آن است که گویند در ضمن کلام خویش به آیه ، حدیث ، داستان ، واقعه ی تاریخی ، اسطوری و افسانه ای اشاره داشته باشد .

مثال : آسمـان بار امانت نتوانست کشید قـرعه ی فـال به نـام من دیوانه زدن

توضیح : اشاره به آیه ی « انا عرضنا الامانه علی السموات و الارض  . »

تضمین

آن است که شاعر یا نویسنده در میان کلام ( شعر یا نثر ) خود آیه ، حدیث ، مصراع یا بیتی را از شاعر دیگر عیناً بیاورد .

نکته : اگر بیت یا مصراعی از شاعر دیگر به عنوان تضمین بیاورد معمولاً نام آن شاعر به گونه ای ذکر می شود .

نکته : معمولاً عبارت تضمین شده داخل گیومه قرار می گیرد .

هدف از تضمین :

۱- اعتبار بخشیدن به سخن

۲- خلاصه کردن مفاهیم گسترده و طولانی

۳- ضمانت برای اثبات ادعا

مثال : چـه زنـم چو نـای هـردم زنـوای سـاز او دم که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

« همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی بـه پیـام آشنـایی بنـوازد ایـن نـوا را »

توضیح : بیت دوم این شعر را شهریار از حافظ تضمین کرده است . 
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد که رحمت بر آن تربت پاک باد
«میازار موری که دانه کش است / که جان دارد و جان شیرین خوش است»
 که در ابن جا سعدی بیتی از«فردوسی » را تضمین کرده است.

اغراق- مبالغه

آن است که در وصف و ستایش یا ذم و نکوهش کسی یا چیزی افراط و زیاده روی کنند ، چندان که از حد عادت و معمولبگذرد .

نکته ۱ : اغراق هم در شعر و هم در نثر کاربرد دارد .

نکته ۲ : اغراق مناسب ترین آرایه برای تصویر کشیدن یک دنیای حماسی است .

نکته ۳ : زیبایی اغـراق در این است که غیـر ممکن را طـوری ادا می کنـد که ممکن و درست به نظر می رسد .

مثال :       شـود کوه آهـن چو دریای آب              اگـر بشنـود نـام افـراسیـاب

ایهام

ایهام در لغت به معنای درشک و گمان افکندن است اما در اصطلاح علم بدیع ، آوردن واژه ای است با حداقل دو معنی مناسب کلام یکی نزدیک به ذهن و دیگری دور از ذهن باشد و معمولاً مقصود شاعر معنی دور آن است و گاهی نیز هر دو معنی مورد نظر می باشد .

نکته ۱ : ایهام نوعی بازی با ذهن است به گونه ای که ذهن را بر سر دوراهی قرار می دهد .

نکته ۲ : انتخاب یکی از دو معنی ایهام در یک لحظه بر ذهن دشوار است و این امر باعث لذت بیشتر خواننده می شود .

نکته ۳ : شرط شناخت ایهام در آن است که خواننده معانی مختلف یک واژه را بداند .

حکایت لـب شیرین کلام فرهاد است           شکنج طره ی لیلی مقام مجنون است

توضیح : واژه « شیرین » دو معنی دارد : ۱- خوشمزه و گوارا ۲- نام دختر مورد علاقه  فرهاد

تمثیل

آن است که شاعر یا نویسنده به تناسب سخـن خـویش ، حکایـت ، داستـان یا نمونه و مثالی را ذکر می کند تا از این طریق ، مفاهیم و نظریات خود را به خواننده یا شنونده منتقل نماید و آنچه در این میان مهم است نتیجه ی تمثیل می باشد که می تواند سرمشقی برای موارد متفاوت باشد .

نکته : در این داستان ها و حکایات ( تمثیل ها ) هر یک از حیوانات یا اشیا و جمادات نماد و نشانه ی چیزی هستند .

مثلاً در درس عبرت از کتاب سال اوّل شیر نماد حق و قدرت مطلق ، گرگ نماد انسان های خود بین و گستاخ و روباه نماد انسان های عبرت پذیر و تسلیم شده می باشند .
کنایه

کنایه در لغت به معنای پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح سخنی است که دارای دو معنی دور و نزدیک است . که معنی نزدیک آن مورد نظر نیست اما گوینده جمله را چنان ترکیب می کند و به کار می برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل می شود.

نکته: در کنایه الفاظ همه خقیقی اند اما مقصود گوینده معنای حقیقی و ظاهری آن نیست.

نکته: کنایه معمولا در یک جمله یا یک ترکیب به کار می رود .

مثال ۱ : هنوز از دهن بوی شیر آیدش.

توضیح: کنایه از این که هنوز بچه است و بارز ترین نشانه ی بچگی همان شیر خوردن است .

مثال ۲ : که رهام را جام باده است جفت.

توضیح :کنایه از این که رهام عیاش و خوشگذران است و مرد جنگ نیست.

مثال ۳: بباید زدن سنگ را بر سبوی.

توضیح: سنگ را بر سبو زدن کنایه از آزمایش و امتحان کردن است.

عباراتی نظیر : دست و پا کردن ، روی کسی را به زمین انداختن ، شکم را صابون زدن ، بند از بند گشودن ، زبان در کشیدن ، عنان گران کردن ، دهان دوختن ، پای در دامن آوردن ، سر زخاک بر آوردن ، دست ندادن ، دست به سیاه و سفید نزدن ، دست روی دست گذاشتن و همه کنایه هستند
سجـــع:   هر گاه دو واژه از نظر واج یا واج های پایانی یکسان باشند ، سجع گویند. آرایه ی سجع در کلامی دیده می شود که حداقل دو جمله باشد . این آرایه مربوط به نثر می باشد و چنین نثر ی را نثر مسجّـــع می نامنــد. به عبارتی دیگر کلمات هم قافیه را درنثر سجع  می گوییم . مثال : 

آن چه نپاید ، دلبستگی را نشاید.

الهی! اگر بهشت چون چشم و چراغ است ، بی دیدار تو درد و داغ است .

توانگری به هنر است نه به مال  و بزرگی به عقل است نه به سال.

هر نفسی که فرو می رود مُمِد حیات است و چون بر می اید مُفرّح ذات.

نیکبخت آن که خورد و کِشت وبد بخت آن که مُرد و هِشت.
  تناقص  (پارادوکس )

اگر دو مفهوم متضاد را به هم  نسبت دهیم یا آن دو را با هم جمع کنیم،  آرایه ی تناقص شکل می گیرد. آشتی دادن دو متناقص  را پارادوکس (متناقض نما) گویند.
نمونه :

" جیب هایم  پر از خالی است " که برای عمق بخشیدن به سخن، دو صفت متضاد «پر» و «خالی» را با هم  به کار برده ایم.

حاضر غایب، فریادسکوت و گشنه پلو  نمونه های دیگری از آرایه ی متناقض  است.
نمونه ها ی بیش تر:

-  جامه اش شولای عریانی است. (اخوان ثالث ) شولا (نوعی جامه ) که با صفت عریانی همراه شده است.
 از تهی سرشار، جویبار لحظه ها جاری است. (اخوان ثالث) تهی  و سرشار دو صفت متضاد است.
-  دولت فقر خدایا به من ارزانی دار /  کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است (حافظ)
   دولت یعنی خوشبختی و ثروت، که متضاد فقر است.
 ز کوی یار می آید نسیم باد  نوروزی /  از این باد ار مددجویی، چراغ دل بر افروزی  (حافظ)
     بر افروختن چراغ به باد نسبت داده شده است که خود عاملی است برای خاموش شدن چراغ 
 طنز یعنی گریه کردن قاه قاه / طنز یعنی خنده ی پر اشک و آه

شخصیت بخشی

هرگاه با نسبت دادن عمل، حالت و یا صفت انسانی به یک پدیده (غیرانسانی ) به آن جلوه ای انسانی ببخشیم، 

آرایه ی تشخص پدید می آید.

 دست در دامن مولا زد در       که علی  بگذر و ازما نگذر

غنچه با دل گرفته گفت : زندگی ، لب زخنده بستن است.

-عکس (قلب) :

هرگاه در یک بیت یا عبارت، میان دو مورد پیوندی برقرارکنیم و سپس در بخش دیگری جای آن دو را با هم عوض کنیم 

و یا هرگاه نویسنده با جا به جا کردن اجزای ترکیب های وصفی و اضافی، ترکیب ها ی تازه پدید آورد.
نمونه:
-  حافظ  مظهر روح اعتدال و اعتدال روح اقوام ایرانی است .
-  برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی 
 بسیار اندک اند کسانی که هم حرف خوب می زنند و هم خوب حرف می زنند.

 

موضوعات مرتبط: آموزشی

برچسب‌ها: آرایه های ادبی کلاس ششم , صدای آشنا

صدای آشنا (ششم دبستان میکائیلیان)...
ما را در سایت صدای آشنا (ششم دبستان میکائیلیان) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : calireza-4854 بازدید : 173 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت: 0:38